بوی عیدی بوی توپ...

بهار بهار
پرنده گفت یا گل گفت؟
خواب بودیم و
هیچکی صدایی نشنفت!
*
بهار، بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود
بهار، بهار چه اسم آشنایی!
صدات میاد اما خودت کجایی؟
وا بکنیم پنجره‌ها رُ یا نه؟
تازه کنیم خاطره‌ها رُ یا نه؟
*
*
بهار اومد لباس ِنو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عیدُ آورد از تو کوچه تو خونه
(حیاطِ ما یه غربیل
باغچه‌ی ما یه گلدون
خونه‌ی ما همیشه
منتظر ِ یه مهمون)
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصه‌ها بود
خواب و خیال ِهمه بچه‌ها بود
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صُب نشده غروب بود
آخ که چه زود قلکِ عیدیامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
*
*
بهار اومد برفا رُ نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقدر دلم فصل بهارُ دوس داشت
وا شدنِ پنجره هارُ دوس داشت
بهار اومد پنجره هارُ وا کرد
منو با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف یه حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که هَمَش سوال ِبی‌جواب شد
دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال ِ آب و نون بود
*
*
بهار اومد اما با دست خالی
با یه بغل شکوفه‌ی خیالی
بهار بهار گلخونه‌های بی‌گُل
خاطره‌های مونده اونورِ پل
بهار بهار یه غصه‌ی همیشه
منظره‌های مات ِپشت ِشیشه
بهار بهار حرفی برای گفتن
تو فصلِ بی‌حوصلگی شکفتن
*
*
بهار بهار پرنده گفت یا گل گفت؟
ما شنیدیم هر کسی خوابه نشنفت
ترانه سرا: محمدعلی بهمنی
آهنگساز: تورج شعبانخانی
تنظیم: حمید صدری
خواننده: ناصر عبدالهی

بهاری دیگر از راه رسید. آغاز سالی نو.باز هم بوی عیدی و بوی توپ ...

یک بهار دیگر بدون تو ، هر جا هستی بهترین همه روزهایم ، سالی پر از شادی و موفقیت برای قلب مهربانت و نگاه گرمت آرزومندم.

اولین مسافرت نوروزی با همسرگرامی را کمتر از 2 ساعت دیگر شروع می کنیم و این بهترین لحظه برای من است. برآورده شدن یک آرزو که زمانی محال به نظر می رسید.

امیدوارم سال جدید سالی سرشار از عشق و صلح باشد و آرامش ، لبریز از عطر دوستی ها و همدلی ها...و از همه عزیزانی که همیشه همراه ما و این خانه بودندو گرمای وجودشان گرمی بخش این جا ، سپاسگزاریم و امیدواریم به طی شدن پر از شادی و لبخند همه دقیقه هایشان !

شاد باشید و خوش و نوروزتان خجسته...