دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهی کفش فرارُ ور کشید
آستین همتُ بالا زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشهی فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوٌا زد و رفت
دفتر گذشتهها رو پاره کرد
نامهی فرداها رو تا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشُ تو مردهها جا زد و رفت!!
هوای تازه دلش میخواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی میگشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت!!
ترانهسرا: محمدعلی بهمنی
آهنگساز: فرزاد فرومند
خواننده: ناصر عبدالهی ... ( خدایش بیامرزاد)
این ترانه رو یادمه روزی برای کسی که فرسنگها دورتر بود فرستادم چون مطمئن بودم که حس این واژهها رو میشناسه! نمیدونستم یک روز هم خودم تجربشون میکنم!!
و اینکه:
نانپاره ز من بستان، جان پاره نخواهد شد
وان را که منم ماوی، آواره نخواهد شد
وان را که منم خرقه، عریان نشود هرگز
وان را که منم چاره، بیچاره خواهد شد ....
( مولانا)
این پاسخ ترانه !!
این عشق الهی است
حق لایتناهی است...
با تک تک بیت های ترانه و همین شعر مولانا روزگاری گذراندیم عزیز راه دورم...تو اون خیابون پردار و درخت جهانشهر - همون جایی که میعاگاه روزهای دلتنگی مان بود- یادش به خیر...می دانم که می دانی این روزهای سخت و سنگین می گذرند. امید دارم به بهترین شکل گذرشان...توکلت را از دست نده ! دل به دریا زده ات را مملو از غم نکن درآن غربت بارانی...
همه ما یه روز دل را به دریا می زنیم و می رویم! یکی دور و یکی نزدیک...
شاد باش و خوش بهترین همه روزها!
این روزا غریبی مده جالب اینه که هممون رو مدیم
سلام ارغوان و روشنک عزیز
آپ زیبایی بود در ضمن تولد روشنک عزیز هم تبریک میگم انشالله همیشه شاد و خوشحال باشه
من آپم بیایید خوشحال میشم
پیروز باشید
سلام روشنک جان
دنیا اونقدا هم که میگن بد نیست البته از صدقه سر نفسی که دوستان تو هواش میکشن .
راستی یه طرح به پستم اضافه کردم اگه وقت دور ریختنی داشتی یه سری بزن .
موید باشی
همه چی از یاد آدم می ره! مگه یادش که همیشه یادشه! (حسین پناهی)